محمد مهدی

نوشته هایی برای پسرم

نوشته هایی برای پسرم
پیوندها

سفر

شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۱، ۰۳:۴۸ ب.ظ

سلام پسر مامان

اگه تونستی حدس بزنی الان کجائیم؟

الان مامان نشسته روبروی دریا و داره برای شما می نویسه.



چند روزه که هوای تهران خیلی آلوده شده. برای همین من و بابا برای اینکه شما اذیت نشی تصمیم گرفتیم چند روزی بیایم شمال، کنار دریا.

جای شما که خالی نیست پسرم :) بابایی یه آپارتمان اجاره کرده که یه پنجره ی بزرگ داره درست روبروی دریا. از توی خونه میشینیم و دریا رو تماشا می کنیم. چندتا عکس هم از اینجا گرفتیم اما چون فعلا سرعت اینترنتومن خیلی زیاد نیست نتونستم بذارمشون. در اولین فرصت حتما برات

میذارم. 


خلاصه اینکه فعلا ما از روز پنجشنبه اینجا هستیم و سه تایی داریم خوش میگذرونیم.

از صبح که از خواب پاشدیم نشستیم روبروی دریا و صبحانه نون و پنیر و گوجه خوردیم.

بعدش رفتیم یه خورده قدم زدیم. بعدش هم بابایی رفت برامون ماهی خرید و نهارمون رو نشستیم روبروی دریا و باصدای دریا ماهی خوردیم :)

الان هم که من دارم این پست رو برای شما می نویسم بابایی نشسته کنارم و توی نوشته های مامان شریکه.

راستی پسرم، دیدی عمه ها توی کامنتا چه کولاکی کردن؟! دیگه این روزای آخر همه داره حوصلشون سرمیره تا شما زودتر بیای. علی پسرخاله که دیگه طاقتش خیلی نموم شده. هربار به شکم مامان میرسه به شما سلام میده و با شما بای بای می کنه :) می خواد وقتی اومدی بیرون حسابی بشناسیش.

مامان سوری چندوقت پیش به خانم دکتر گفت که اگه زودتر شما رو بیارن بیرون قول میده خودش برات غذا درست کنه تا زودتر بزرگ بشی :)

خلاصه اینکه پسر گلم اینجا همه منتظر شما هستن و دارن برای اومدن شما برنامه ریزی می کنن.






  • مامان لیلا

نظرات  (۱)

سلام بر محمد مهدی و مامانش

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911013000428

جشنواره استانی فارس نفرات برتر خود را شناخت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی