محمد مهدی

نوشته هایی برای پسرم

نوشته هایی برای پسرم
پیوندها

32

سه شنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۱، ۱۲:۵۰ ب.ظ

سلام پسرم

جیگرم

قند عسلم :)

دیشب مهمون داشتیم، یه مهمون عزیز، عمه بزرگه اومده بود خونمون، عمه سکینه. اگه خدا بخواد یه چند هفته ای دوشنبه ها تهران کلاس داره و هر دوشنبه قراره مهمون ما باشه.

جات خالی دیشب به سفارش بابایی قرمه سبزی درست کرده بودم که عمه هم اومد و جمعمون جمع شد و چه قرمه سبزی خوش مزه ای هم شده بود :دی

محمدمهدی من، اگر تاریخ تولد شما رو 5 اسفند بگیریم فقط 32 روز دیگه تا اومدنت باقی مونده. اگه خودت بخوای زودتر بیای که هیچ، اما اگه دکتر قبول کنه که 3 یا 4 اسفند که میشه پنجشنبه ، جمعه به این دنیا بیاریمت که میشه فقط یک ماه دیگه.

می بینی مامانی، من مدام دارم تعداد روزای اومدن شما رو کم می کنم. آخه تاریخ اصلی به دنیا اومدنت از دید دکترها 10 اسفنده :دی

دیگه جونم برات بگه که این روزا تکون های شما تعدادش بیشتر شده ولی شدت لگد زدنت کمتر شده. فکر کنم جات داره خیلی تنگ میشه. بماند که شکم مامان هر روز داره قلمبه تر میشه ؛) تقریبا هروقت دقت می کنم می بینم داری یه وولی می زنی ولی بعضی وقتا مخصوصا شبا شدیدتره. از ساعت 7 و 8 شب به بعد که میشه تکون های خیلی شدید می خوری. از بچگی هم همینطور بودی ؛)

پسر مامان، برای مامان و بابا خیلی دعا کن. شمایی که حضورت سراسر نعمت و برکته ...



  • مامان لیلا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی