محمد مهدی

نوشته هایی برای پسرم

نوشته هایی برای پسرم
پیوندها

کلمة الله ...

يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۲۸ ق.ظ

وقت خوابت بود و بی قرار بودی. خستگی مهمانی های تو در توی روز قبل هنوز روی تنت مانده بود و برای خوابیدن آرامشی می خواستی. در آغوش من هم آرام نمیگرفتی و گریه میکردی و اشک میریختی. از خودم جدایت کردم و روی پتوی صورتی رنگ مورد علاقه ات غلت میزدی و ناراحت بودی از اینکه چرا خوابت می آید. ناگهان به ذهنم خطور کرد و گفتم "الله" خیره شدی و به دهانم نگاه کردی. دوباره تکرار کردم "الله" و تو خندیدی. آرام شده بودی و گوش میدادی . چند باری تکرار کردم. دیگر خبری از گریه نبود. همه اش آرامش بود. برای تو و برای من ...

تکرار میکردم "الله" و فکر میکردم به معجزه ی "الا بذکر الله" که قلوب را اطمینان می بخشد. آهنگی به کلامم دادم و به لااله الله رساندم و در آغوشت گرفتم. لحظاتی بعد خواب تمام وجود تو را فراگرفته بود ...

  • مامان لیلا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی