محمد مهدی

نوشته هایی برای پسرم

نوشته هایی برای پسرم
پیوندها

اولین تکرار کلمه

شنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۵۳ ق.ظ

سلام ناز من

این روزها شدیدا درگیر درآوردن دندون های یازدهم و دوازدهم هستی. اولین دندونهای آسیاب فکر پایین. طرف راست همین روزهاست که بزنه بیرون. اما طرف چپ لثه ات فرم دندون رو گرفته و داره تلاش میکنه برای بیرون اومدن.

ده روز پیش برای اولین بار در جواب بابا که گفت بگو "بابا" حرفش رو تکرار کردی. اما تاگفت بگو مامان نون بربری که دستت بود رو چپوندی توی دهنت و نگفتی و در رفتی. تا پریشب دیگه حرفامون رو تکرار نکردی ، البته وقتی ازت میخواستیم، تا اینکه بعد از تموم شدن نماز مامان مقنعه ی نمازش رو برداشتی و روی سرت کشیدی و وقتی گفتیم الله اکبر بگو کلمه رو تمرار کردی. کلمه ی "الله" رو خیلی واضح تکرار میکردی و من و بابا هم حسابی قربون صدقه ات میرفتیم. دیشب داشتیم بازی میکردیم و بعد از اینکه من صدای جیک جیک جوجه رو گفتم شما هم تکرار کردی و تا آخر شب در حال تمرین بودیم. حتی وقتی داشتی نق میزدی من میپرسیدم جوجه هه چی میگه صدات رو نازک میکردی و میگفتی جیک جیک. حیف که نشد صدات رو ضبط کنم! دیشب خیلی تلاش کردیم که "آب" رو هم بگی. حرف آ رو میگفتی اما نمیتونستی "ب" رو بهش بچسبونی.

امروز دوباره تمرین میکنم.

الان ساعت یک ربع به ده صبحه و شما هنوز خوابی. دیشب خیلی عطسه و آبریزش داشتی و بی قرار خوابیدی. مثل پریشب و شب قبلش و البته بی اشتهایی نسبی این روزها رو هم میشه بهش اضافه کرد. یه مقدارش به خاطر دندونه و مقداریش بخاطر حساسیت هوا و گرده افشانی ها و کمی هم خستگی روزهای چهارشنبه و پنجشنبه. فقط امیدوارم به خاطر سرماخوردگی نباشه.

موفق باشی عزیزدلم.

  • مامان لیلا

حرف زدن

دندان

نظرات  (۱)

قربووووووووووووونت برم جوجوی عمه

عزیزم! کاش منم اونجا بودم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی