محمد مهدی

نوشته هایی برای پسرم

نوشته هایی برای پسرم
پیوندها

آخرین دندانها - سفر مشهد - تواناییها

دوشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۰۶ ب.ظ

سلام گل پسر عزیز مامان

چی بگم که این روزها حسابی درگیر در آوردن آخرین سری دندانها یعنی آسیاب های عقب هستی. کلی هم لاغر شدی :( غذا کم میخوری. خیلی غر و ناراحتی. خوابت هم نامرتب شده. بدنت پر از اگزما شده دوباره و خارش زیاد داری و من با پماد سوختگی پای آیروکس خارشت رو تسکین میدم.


از اینا بگذریم و بریم سراغ حرف های خوب. تواناییهات کلی بیشتر شده. تقریبا تمام حرف ها رو میفهمی و میخوای کارهای شخصیت رو خودت انجام بدی و البته خیلی جاها هم اصرار داری که به مامان کمک کنی و مثلا وقتی میریم بیرون کیفش رو بگیری! یا پول راننده ی آژانس رو شما حساب کنی! ازوقتی سوار ماشین میشیم مدام میگی "پول" تا اینکه این پول رو به دست راننده برسونی و خیالت راحت بشه!

روی جارو زدن حساسی! امروز گوشه ی فرش رو بالا زده بودی و دیده بودی زیرش آشغال ریخته و به زور من رو کشوندی که جارو بیارم! جارو دستی دادم که خودت جارو بزنی اما وقتی دیدی نمیتونی خواستی که بری جارو برقی بیاری. آخرش در میان هجمه ی کارها بابا به دادم رسید و روش کار با جارو دستی رو به شما نشون داد! (هرچند که خودت بلد بودی)


دایره ی لغاتی که میگی خیلی بیشتر شده. یه کلمه ی جدید رو زیاد میگی که معنیش رو نمیفهمیم. "شی دا" اما کلا زیاد تمایلی به حرف زدن نداری و سعی میکنی بیشتر از واژه ی "اٍ" استفاده کنی و من باید بفهمم که منظورت چیه!


راستی هفته ی گذشته رفته بودیم مشهد. بعد از مراسم ظهر عاشورا حرکت کردیم. چهارمین سفر شما بود. حرم مثل همیشه خوب بود و البته بسیار خلوت. شما مدام از این طرف به اون طرف میدویدی و من یا بابا به دنبال شما! یک شب هم برف اومد و شما سومین برف زندگیت رو دیدی. یادش که به خیر نیست اما پارسال اولین برف زندگیت رو از پشت شیشه ی بیمارستان دیدی!


راستی محرم امسال شما دوبار رفتی قسمت مردونه و همراه بابا سینه زدی! یکبارش ظهر عاشورا بود ...

بالاخره بعد از مدتها یک شب زود خوابیدی و مامان فرصت کرد تا بیاد و برای شما خاطره بنویسه.

خوب باشی عزیزکم.



  • مامان لیلا

حرف زدن

دندان

مشهد

نظرات  (۳)

سلام پسر عزیزم.
چند وقته که خیلی لاغر شدی و من غرش را مامانت میزنم.
وزنت از نمودارش پایین تر هست. نزدیک یک کیلو شاید هم کمی بیشتر.
اگه مامانت را دوست داری و میخواهی که من بیشتر بهش غر نزنم خواهشا خوب بخور تپل و قوی بشی.
بابا جونا
خیلی وبلاگ عالی و خوبی داری لذت بردم واقعا من هم البته یه وب دارم که متاسفانه کسی به من سر نمی زنه و تنهام دوست داری بیا نیامدی هم اشکال نداره بازم ممنون موفق باشی

خوب باباجون باهام مذاکره کن

مگه قبول نداری مذاکره همیشه جواب میده :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی