محمد مهدی

نوشته هایی برای پسرم

نوشته هایی برای پسرم
پیوندها

143 روزگی

سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۶:۵۹ ب.ظ

سلام میوه دل مادر

امروز در 143 روز از روزی که شما به این دنیا اومدی میگذره. به عبارتی 4 ماه و 21 روز و به عبارت دیگه 20 هفته و سه روز.

دیروز ظهر برای فرار از پشه ها از خانمی و باباجون خواستیم که بیان دنبالمون و ما رو ببرن خونشون! حضور ما باعث شد که شب بقیه هم بیان اونجا. همه میگفتن که با کله ی کچل خیلی خوشگل شدی. به جز علی!


امروز در یک اقدام کمکی از سوی مامان انگشت شستت رو کردیم توی دهنت! خیلی باحال بود.


بذار یه نکته ی جالبی رو برات بگم که به عمق آدمیت خود فسقلیت پی ببری! حدود دو سه هفته پیش جای تخت شما رو با هزار دنگ و فنگ با جای تخت مامان و بابا(به تنهایی) عوض کردم. چندتا دلیل هم داشتم. بیشتر این دلیلا بخاطر خودت بود. از جمله باد کولر و سر و صدا. تختت رو گذاشتم کنج اتاق که مثلا راحت تر بخوابی. اما دریغ از یک شب که با آرامش بخوابی و بذاری مامان هم بخوابه. در طول روز که حتما باید روی تخت ما می خوابیدی تا خوابت خواب بشه! از خواب که بیدار میشدی جیغ و داد و گریه بود و خواب رفتن در بغل مامان! خلاصه اینکه پریشب دوباره تختها رو برگردوندیم سر جاش(این بار با کمک بابا) الان نه تنها دو شبه که راحت می خوابی. بلکه در طول روز هم بدون هیچ مشکلی روی تخت خودت می خوابی. یکی دوبار هم که خواستم روی تخت خودمون بخوابونمت ناراحت شدی!!! خلاصه اینکه برای خودت شخصیتی هستی و ما خبر نداریم انگار!


عکس روز

خیلی سعی کردم در حالت بیداری یه عکس مناسب ازت بگیرم اما نشد

  • مامان لیلا

نظرات  (۱)

فدااااااای تو خوشگلم :)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی