محمد مهدی

نوشته هایی برای پسرم

نوشته هایی برای پسرم
پیوندها

28 هفته و 5 روز

شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۱، ۰۶:۲۳ ب.ظ

سلام پسر گلم

فکر کنم امروز حالت خیلی خوب باشه مامان. آخه امروز خیلی ورجه وورجه می کردی. الان هم چون از استخر و ورزش برگشتیم یه خورده خسته شدی وگرنه نیمچه تکون هات سر جاشه.

امروز بعد از سه هفته صدای قلب نازنینت رو شنیدم که با سرعت 137 بار در دقیقه می زد. قند توی دلم آب میشه هروقت صدای قلبت رو می شنوم. فقط 80 روز دیگه مونده تا اگه خدا بخواد مامان بتونه پسر گلش رو بغل کنه.

راستی مامان اگه بعدا بزرگ شدی و دیدی بابا یا عمه ها هیچکدوم اینجا نظر نذاشتن، از دست من ناراحت نشیا! چون همشون آدرس اینجا رو دارن و این مطلب ها رو هم می خونن اما نمی دونم چرا نظر نمیذارن :-/


خیلی دوستت دارم ...

  • مامان لیلا

نظرات  (۳)

  • لیلا مصباح
  • سلام پسر گلم. بابا خیلی دوست داره. این کامنت را من که بابات باشم مینویسم. نمیدونم چرا اسم مامانت از بالای این کامنت پاک نمیشه.
    یه کم دیگه تحمل کنی میایی پیش ما
    اینجا همه منتظر تو هستن
    خوش بگذره بت بابایی
    راستی مامان سواری کیف میده؟
    دوست دارم
    مواظب مامان باش
    یاعلی

     سلام عزیز دلم

    محمدی مهدی من

    تو جون عمه ای

    اگه به قول مامان برات چیزی نمینویسم به خاطر اینه که انقدر دوست دارم که نمیدونی از چی باهات حرف بزنم

    همه ما منتظر اومدنت هستیم

    زودتر بیا...نه به موقع بیا... اینطوری بهتره

    یادت باشه باید پسر خوب باشی و مامانت رو این ماهای آخر اذیت نکنی

    هزار تا بوس از طرف عمه زینب

    سلام مامانش

    چرا دیگه چیزی نمینویسی از محمد مهدی کیفور شیم

    پاسخ:

    سلام عمه!

    نوشتم :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی