در راستای استقلال در خواب
سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۴۶ ق.ظ
سلام پسر نازم
دیشب حوالی ساعت 4:30 یه صدای نقی ازت شنیدم و اومدم توی اتاقت و دیدم خوابی هنوز. خواستم کنارت بخوابم اما با خودم گفتم بذار بفهمه من کنارش نیستم و کم کم عادت کنه.
ساعت 5:30 بود که از خواب بیدار شدم یهو و دیدم شما کنار تخت من ایستادی و داری منو تماشا میکنی. تا بلند شدم بدو بدو رفتی توی اتاق خودت و روی بالشت روی زمین خوابیدی. جالب بود که روی لبهات هم خنده بود. و جالب تر که از من شی شی نخواستی! البته ده دقیقه ی اول.
خوشحال شدم از اینکه به راحتی قبول کردی که جدا بخوابی.
تا حدود نیم ساعت، شاید هم بیشتر داشتی این ور و اونور میشدی تا خوابت ببره. نمیدونم دقیقا کی خوابت برد چون من هم خوابم برده بود ؛)